چست و چالاک

معنی کلمه چست و چالاک در لغت نامه دهخدا

چست و چالاک. [ چ ُ ت ُ ] ( ترکیب عطفی ، ص مرکب ) جلد و چابک. فرز و تند. زبر و زرنگ. تر وچسب. تند و تیز. رجوع به «چست » و «چست چالاک » شود.

معنی کلمه چست و چالاک در فرهنگ فارسی

جلد و چابک . فرز و تند

جملاتی از کاربرد کلمه چست و چالاک

بگفتا یک سواری چست و چالاک به اردو گر رود از بهر غمناک
ما در ره عشق چست و چالاک شویم ور زانکه خری لنگ شود ما را چه
یار می باید که باشد چست و چالاک آمده آری آری این بیان در عین لولاک آمده
از وجود خویشتن پاک آمدی زان درآتش چست و چالاک آمدی
چو از پرده برآید چست و چالاک ببویند و بیندازند در خاک
اندر ره حق چو چست و چالاک شوی نور فلکی باز بر افلاک شوی
به نا‌دیده دیدن هوس‌ناک بود به‌هر جا که شد چست و چالاک بود
گر مرد رهی ز ننگ خود پاک بباش بی هستی خویش چست و چالاک بباش
گرفتم دامنش را چست و چالاک چو گل افتاد در پیراهنش چاک
دمان و دژم چست و چالاک و چیر در انداخت هنگامه دارو گیر