چست سواری. [ چ ُ س َ ] ( حامص مرکب ) چابک سواری. جلد و چالاک بودن در سواری اسب. سوارکاری : بشکسته دلیران را از چست سواری صف مرکب شده ناپیدا، در دست عنان مانده.عطار.
معنی کلمه چست سواری در فرهنگ فارسی
چابک سواری . جلد و چالاک بودن در سواری اسب .
جملاتی از کاربرد کلمه چست سواری
بشکسته دلیران را از چست سواری پشت مرکب شده ناپیدا در دست عنان مانده