پیشکاره. [ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ، ص مرکب ) رئیس و مهتر باشد. ( اوبهی ). || بمعنی پیشکار است که مزدور و خدمتگزار باشد : ای که مه با کمال خوبی خویش پیش روی تو پیشکاره بود.عمادی شهریاری.|| ماماچه و قابله. حاضنة. ( منتهی الارب ). || فرش اطاق مهمانخانه.
معنی کلمه پیشکاره در فرهنگ عمید
۱. مباشر. ۲. خدمتگزار. ۳. ماما، قابله.
جملاتی از کاربرد کلمه پیشکاره
بگذر ز دهر و عنصر و اجرام، چرخ را پیش عروس همت خود پیشکاره کن
از پس پرده روی بنماید مهر و مه را دو پیشکاره کند
صد هزاران هزار عالم را پیش روی تو پیشکاره کنم
مرا دایه و پیشکاره شبان نه آرام روز و نه خواب شبان
یکی را برزه گر دریای سبزست یکی را پیشکاره ابر آزار