پگو
معنی کلمه پگو در لغت نامه دهخدا

پگو

معنی کلمه پگو در لغت نامه دهخدا

پگو. [ پ ِ ] ( اِخ ) پایتخت قدیم مملکتی بهمین نام در بیرمانی. دارای 14هزار تن سکنه. اکنون ناحیه ای است از بیرمانی که مرکز آن رانگون است.

معنی کلمه پگو در فرهنگ فارسی

پایتخت قدیم مملکتی بهمین نام در بیرمانی

معنی کلمه پگو در دانشنامه عمومی

پگو (اسپانیا). پگو دهستانی در استان آلیکانتهٔ اسپانیا است.
در این دهستان ۱۰٬۷۲۱ نفر زندگی می کنند. مساحت این دهستان ۵۳٫۲۰ کیلومتر مربع است.
پگو (سیریک). پگو، روستایی در دهستان بیابان بخش مرکزی شهرستان سیریک در استان هرمزگان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۳۶۸ نفر ( ۷۹ خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه پگو

جام پگو یک تورنمنت دوستانه فوتبال بود که در سال ۲۰۰۸ در پگو، آلیکانته، اسپانیا برگزار شد. این مسابقات توسط گروه بین‌المللی فوتبال سازماندهی شده و توسط یوفا مجاز شد. زسکا صوفیه با شکست لوکوموتیو مسکو در ضربات پنالتی جام را برد.