پژوهش کردن

معنی کلمه پژوهش کردن در لغت نامه دهخدا

پژوهش کردن. [ پ ِ / پ َ هَِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پژوهیدن. جویا شدن. پی جوئی کردن. بازجوئی کردن. بازجستن. جستجو کردن. تفحص کردن. تجسس کردن. تحقیق کردن. کاویدن. استفسار. تتبع. تفقد. تفتیش :
ز هر کشوری گرد کن مهتران
از اخترشناسان و افسونگران
سخن سر بسر مهتران را بگوی
پژوهش کن و راستی بازجوی.فردوسی.وزین هرچه گویم پژوهش کنید
اگر خام باشد نکوهش کنید.فردوسی.که گر بازیابی بپیچی ز درد
پژوهش مکن گرد رازش مگرد.فردوسی.که دانم که چون این پژوهش کنید
بدین رأی بر من نکوهش کنید.فردوسی.که دانم که چون این پژوهش کنید
وزین بند رأی گشایش کنید...فردوسی.کنند انجمن پیش تخت بلند
ز کار سپهری پژوهش کنند.فردوسی.همانا که ما را نکوهش کنند
چو از رزم جوئی پژوهش کنند.فردوسی.پژوهش همی کرد و نگشاد راز
چنین تا ز خوان خوردن آمد فراز.
اسدی ( گرشاسب نامه ص 21 نسخه خطی متعلق به مؤلف ).
ز هرکدام پژوهش کنی ز باب و نیا
جواب ندهد جز نام مادر و خواهر
بدان صفت که تفاخربنام مام کند
کس ار ز باب پژوهش نماید از استر.قاآنی.

معنی کلمه پژوهش کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) پژوهیدن .

معنی کلمه پژوهش کردن در ویکی واژه

ricercare

جملاتی از کاربرد کلمه پژوهش کردن

مطالعهٔ اکتشافی، کوشش پژوهشگر به جهت کسب آگاهی اجمالی از کاری است که درصدد انجام آن می‌باشد. مطالعهٔ اکتشافی شبیه مطالعهٔ اجمالی یک کتاب است که در آن با مروری اجمالی بر عنوان کتاب، فهرست مطالب آن و فصول مختلف آن آمادهٔ مطالعهٔ تفصیلی می‌گردیم. مطالعات اکتشافی پیش زمینهٔ مطالعات اصلی می‌باشند. بسیاری تصور می‌کنند که پژوهش یافتن پاسخ پرسش‌های آن است. در حالی که پژوهش در درجهٔ اول یافتن پرسشی اصیل و شایستهٔ پرسیدن و پژوهش کردن است. شخصیت علمی دانشجو در گرو استحکام رسالهٔ پژوهشی وی و شخصیت رسالهٔ پژوهشی وی در گرو پرسش‌های مندرج در آن است. از این رو هر چه پژوهش‌های اولیه جدی‌تر گرفته شوند، بر ارزش نهایی کار علمی شما افزوده می‌شود.