پوشیده داشتن

معنی کلمه پوشیده داشتن در لغت نامه دهخدا

پوشیده داشتن. [ دَ / دِ ت َ ] ( مص مرکب ) ملبس کردن. مقابل برهنه داشتن. || نهفتن. پنهان داشتن. پنهان کردن. نهان کردن. مخفی داشتن. رمس. اِخفاء :
بیاسای اکنون تو پوشیده دار
بدان تا نداند کس از روزگار.فردوسی.از آن کودکان نیز بسیارگفت
همیداشت پوشیده اندر نهفت.فردوسی.گفت... باز گرد و این حدیث پوشیده دار. ( تاریخ بیهقی ).
بوالعجب واقعه ای باشد و مشکل کاری
که نه پوشیده توان داشت ، نه گفتن یارند.سعدی.چو پوشیده میدارم اخلاق دون
کند هستیم زیر و عجبم زبون.سعدی.درد دل پوشیده داری تا جگر پر خون شود
به که بادشمن نمائی حال زار خویش را.سعدی.لطَّ عنه الخبر لطاً؛ پوشیده داشت خبر را. ( منتهی الارب ).
آنکه عیب تو گفت یار تو اوست
و آنکه پوشیده داشت مار تو اوست.اوحدی.

معنی کلمه پوشیده داشتن در فرهنگ فارسی

( مصدر )۱-ملبس داشتنمقابل برهنه داشتن. ۲- نهفتن پنهان داشتن پنهان کردن مخفی کردن .

جملاتی از کاربرد کلمه پوشیده داشتن

از نامه ی لقمان حکیم: پوشیده داشتن آنچه به چشم دیده ای، نیک تر از پرآوازه ساختن چیزی است که پنداشته ای.