پوسن

معنی کلمه پوسن در لغت نامه دهخدا

پوسن. [ س َ ] ( اِخ ) یکی از مشهورترین نقاشان فرانسه. مولد بسال 1594 م. در آندلی و وفات بسال 1665 م. در روم. لوئی سیزدهم توجه کاملی به وی داشتی و در انعام و اکرام او کوتاهی نکردی. وی پاره ای از وقایع تاریخی و غیره را در کمال مهارت و تردستی تصویر کرده و بیادگار گذارده است.

جملاتی از کاربرد کلمه پوسن

فرضیه جنجالی ویلیام رودیمن فرضیه آنترو پوسن اولیه / می‌گوید افزایش کشاورزی و به همراه آن تخریب جنگلها موجب افزایش دی‌اکسید کربن و متان طی دوره ۸۰۰۰–۵۰۰۰ سال گذشته شده‌است. این افزایشها که به تنزلهای گذشته بر می‌گردد، می‌تواند مسئول تأخیر در آغاز دوره یخبندان بعدی بر طبق فرضیه رودیمن شود.
بین سال‌های ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۲ جمعیت زیادی از شهروندان سابق آلمان به زیر سلطه لهستان درآمدند. بیشتر ایالت پوسن ماه دسامبر سال ۱۹۱۸، پیش از آغاز رسمی مذاکرات صلح در پاریس، در پی درگیری‌های نظامی به اشغال لهستان درآمد. پس از انعقاد پیمان ورسای، بیشتر پروس غربی و بخش‌هایی از سه ایالات دیگر آلمان ماه ژانویه سال ۱۹۲۰ به لهستان سپرده شد. سومین گروه بزرگ از آلمانی‌ها با همه‌پرسی در سیلزی علیا و تقسیم این ناحیه بر اساس کنوانسیون ژنو در ماه مه سال ۱۹۲۲، تحت حاکمیت لهستانی‌ها واقع گشتند.