پوستین بگازر

معنی کلمه پوستین بگازر در لغت نامه دهخدا

پوستین بگازر. [ ب ِ زَ / زُ] ( ص مرکب ) صاحب برهان میگوید: کنایه از بدگو و عیب جوینده باشد. لکن در قطعه ذیل ظاهراً بمعنی مسلوخ وپوست کنده و بی پوست و بی آلت دفاع است :
زیر قدمم همیشه گوئی
کز زلزله خاک بی درنگ است
با من که زمین ثابتی نیست
زینست که آسمان بجنگ است
من روبه پوستین بگازر
زین گرسنه شرزه شیر چنگ است.انوری.

معنی کلمه پوستین بگازر در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- پوست کنده مسلوخ من رو به پوستین بگازر زین گرسنه شرزه شیر چنگ است . ( انوری ) ۲- عیب جوینده بدگوی .

جملاتی از کاربرد کلمه پوستین بگازر

مائیم که پوستین بگازر دادیم وز دادن پوستین بگازر شادیم