پوست پوشی
معنی کلمه پوست پوشی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه پوست پوشی
ترک تجرید مایة عملش پوست پوشی سفینة غزلش
ندیمی مغز داری پوست پوشی به سر کار گویایی خموشی
از لباس خود سری بیرون شده پوست پوشی کرده و مجنون شده
می توان از پوست پوشی ملک دارایی گرفت داد شهرت می زند طبل سلیمان زیر پوست
در جنون گر پوست پوشی کرد مجنون اختیار پوست از زور جنون بر پیکر من پاره شد