پور سیاوش

معنی کلمه پور سیاوش در لغت نامه دهخدا

پور سیاوش. [ رِ وَ ] ( اِخ ) مراد کیخسرو است :
چو پور سیاوش شنیدش پیام
منم پیش رو، گفت بهرام نام.فردوسی.رجوع به پور سیاوخش و کیخسرو شود.

معنی کلمه پور سیاوش در فرهنگ فارسی

مراد کیخسرو است

جملاتی از کاربرد کلمه پور سیاوش

فرستاده آمد ز بهرام زود به نزدیک پور سیاوش چودود
چنین لشکری نامبردار و گرد ببهرام پور سیاوش سپرد
تو ما را بگفتار خامش کنی همی رزم پور سیاوش کنی
همان نیز پور سیاوش چه کرد ز توران و ایران برآورد گرد
بدو گفت پور سیاوش رد توی ای پسندیدهٔ پرخرد
بر آن سو که پور سیاوش براند ز بیداد مردم فراوان نماند
چنین تا به پور سیاوش رسید زره در برش آشکارا بدید
آنچه تو کردی ز پادشاهی و مردی پور سیاوش نکرد و رستم دستان
گرفت پور سیاوش به ترک هفت اقلیم به نیم جرعه که دادندش از خم افلاس
بر آنم که پور سیاوش توی ز تخم کیانی و کیخسروی