پوتیفار
معنی کلمه پوتیفار در فرهنگ فارسی
عزیز مصر
معنی کلمه پوتیفار در دانشنامه عمومی
نام پوتیفار در قرآن ( در قرآن با نام عزیز مصر یاد شده است ) و روایات اسلامی معتبر نیامده است، و به همین دلیل او نزد مسلمانان بیشتر به عزیز مصر معروف است. این امر حاکی از مقام پوتیفار در مصر است؛ او وزیر اعظم و از نزدیکان فرعون بوده است.
نام زن پوتیفار در تورات نیامده است، با این حال در سفر یاشار، متون میدراش و همچنین در هاگادا، زن پوتیفار زلیخا نامیده شده است. این نام از ادبیات خاخامی وارد متون سنتی اسلامی و از آن جا وارد ادبیات غنایی مسلمانان شده است. [ نیازمند منبع]
جملاتی از کاربرد کلمه پوتیفار
در مصر، مدینیها یوسف را به پوتیفار، از درباریان فرعون و رئیس نگهبانان، به عنوان برده فروختند. یوسف به سرعت اعتماد ارباب جدیدش را جلب کرد و پوتیفار او را خدمتکار شخصی خود و مأمور رسیدگی به املاکش کرد. مدت کوتاهی بعد، همسر پوتیفار تلاش کرد با یوسف همخواب شود اما یوسف در برابر خواسته او مقاومت کرد. همسر پوتیفار نیز برای انتقام نزد همسرش به یوسف تهمت زد و ارباب خانه یوسف را به زندان انداخت و یوسف با زندانیان پادشاه همبند شد.
بخش رابطه تلاش همسر آنوبیس برای همخوابگی با بتا به قسمتی از داستان یوسف شباهت دارد که همسر پوتیفار تلاش میکند با او رابطه جنسی داشته باشد اما وی رد میکند؛ در نتیجه آن زن یوسف را به تلاش برای تجاوز به خودش متهم میکند و به نظر میرسد قصه یوسف بازتابی متاخر از داستان دو برادر باشد.
برشیتنامه چهارمین و آخرین اثر حماسی مولانا شاهین شیرازی، شاعر بزرگ یهودی ایرانی، است که در سال ۱۳۵۹ بر اساس سفر پیدایش (عبری: برشیت) سروده شده است. برشیتنامه از نظر پیرنگ و مضمون به چهار بخش تقسیم میشود: از خلقت جهان تا قربانی اسحاق، اشعار حماسی در مورد یعقوب، یوسف و برادرانش، و عشق همسر پوتیفار (زلیخا) به یوسف. اگرچه اثر شاهین تا حد زیادی به داستان کتاب مقدس وفادار است، اما کاملاً از روایت اسلامی یوسف در قرآن (سوره ۱۲) جدا نیست. هرچند هر دو اثر اردشیرنامه و برشیتنامه حماسه محسوب میشوند، اما به دلیل وجود عناصر عاشقانه در هر دو روایت، میتوان آنها را جزء اشعار غنایی نیز به حساب آورد. حدوداً شامل ۱۰ هزار بیت میشود.
بخش رابطهٔ یوسف و همسر پوتیفار به یکی از داستانهای عامیانه مصر باستان شبیه است. این قصه که «داستان دو برادر» نام دارد، دربارهٔ دو برادر به نامهای آنوبیس و بتا است. همسر برادر بزرگتر تلاش میکند با برادر شوهر خود رابطه داشته باشد اما وقتی پیشنهادش رد میشود، برادر شوهرش را به تلاش برای رابطه با خود متهم میکند. دو خدای مصری به نامهای آنوبیس و بتا نیز وجود دارد. این داستان بر روی یک پاپیروس از سال ۱۲۲۵ قبل از میلاد یافت شده است. بتا خدای دامداری است و در «داستان دو برادر» به شکل گاو نر در میآید. یوسف نیز در خوانش ثانویهای از تورات به گاو نر جوانی تشبیه شده؛ با این حال، به نظر نمیرسد این نشاندهندهٔ آن باشد که یوسف در روایات اسرائیلی قهرمانی خداگونه بوده است.
از عناصر مصری داستان، یکی نامهای مصری صفنات فعنیح، آسنات و پوتیفار هستند. در منابع مصری گاه تا قرن نهم قم هم افرادی با این نامها دیده شدهاند، ولی تنها در قرون هفتم و ششم قم (تبعید به بابل و حکومت هخامنشیان بر یهودیان) است که این سه نام بهطور همزمان رایج بودهاند. همچنین منصبی به نام «ناظران» (پیدایش ۴۱:۳۴) وجود دارد که به زبان آرامی در مصرِ دورهٔ هخامنشی مورد استفاده بوده است.
۱۹۴۹، پوتیفار چگونه رفتار میکند؟ کمدی در سه پرده، صفحهٔ ۶۵.
آگوستین در اشاره به مرگ استفان میگوید شهیدان الگویی برای ما هستند زیرا آنها مانند یوسف و شوشنا[چ] اما بر خلاف آدم و حوا در برابر وسوسه گناه مقاومت کردند. فیلوزنوس منبجی گریختن یوسف از نزد همسر پوتیفار را نمونهای از اعمال نیک دانستهاست که میتواند الگوی راهبها باشد. امبروس در موعظهای برای تشویق به اعتدال به چند تن از شخصیتهای عهد عتیق که پاداش کارشان را گرفتند، اشاره میکند که یکی از آنها یوسف است. توماس مونتسر میگوید افراد با ایمان عهد عتیق زمانی که با بلا و سختی روبرو شدند، مثل یوسف زمانیکه از برادرانش بیمناک بود، خدا را در رؤیا دیدند.
یکی از قدیمیترین حضورهای یوسف و برادرانش در موسیقی مربوط به نمایشی دینی فرانسوی از قرن ۱۲ میلادی است. حضور یوسف و برادرانش در موسیقی در قرون بعدی با آثاری مثل یوسف شناخته میشود (۱۷۳۳) از پیترو متاستازیو، یوسف و برادرانش (۱۷۴۴) از جرج فردریک هندل، اپرای یوسف (۱۸۰۷) از اتین مئول، اپرتهای طنز ژوزفین توسط خواهرانش فروخته میشود (۱۸۸۶) از ویکتور روژر و مادام پوتیفار (۱۸۹۷) از ادمون دل ادامه پیدا کرد. در قرن بیستم نیز آثاری چون افسانه یوسف (۱۹۱۴) از ریشارد اشتراوس، یوسف و برادرانش (۱۹۳۶) از ورنر یوستن، داستان یوسف (۱۹۴۲) از اریک والتر اشترنبرگ، یوسف جوان (۱۹۴۴) از دیوید دایموند و یوسف و برادرنش از هیلدینگ رزنبرگ (۱۹۴۸) به یوسف پرداختهاند.