پهن میدان

معنی کلمه پهن میدان در لغت نامه دهخدا

پهن میدان. [ پ َ م َ / م ِ ] ( اِ مرکب ) میدانی فراخ و با وسعت. متسع.

معنی کلمه پهن میدان در فرهنگ فارسی

میدانی فراخ و با وسعت متسع

جملاتی از کاربرد کلمه پهن میدان

سرگنبد آسای دیو بلند بیاورد در پهن میدان فکند
از برای این همه خائن بود یک دار کم پر کنید این پهن میدان را ز چوب دارها
بدیوانش ار یاز بینی درست یکی پهن میدان بود کز نخست
سواران تازنده را نیک بنگر / درین پهن میدان ز تازی و دهقان (ناصر خسرو)
چو هستم سزاوار یار توام برین پهن میدان سوار توام