معنی کلمه پهلو شکاف در لغت نامه دهخدا پهلوشکاف. [ پ َ ش ِ ]( نف مرکب ) که پهلو شکافد. درنده پهلو : چو فردا علم بر کشد بر مصاف خورد شربت تیغ پهلو شکاف.نظامی.بمقراضه تیر پهلو شکاف بسی آهو افکنده با نافه ناف.نظامی.
معنی کلمه پهلو شکاف در فرهنگ فارسی ( صفت ) آنکه یا آنچه پهلوی کسی بابشکافد درند. پهلو : چو فردا علم برکشد بر مصاف خورد شربت تیغ پهلو شکاف . ( نظامی )
جملاتی از کاربرد کلمه پهلو شکاف به مقراضهٔ تیر پهلو شکاف بسی آهو افکنده با نافهٔ ناف هرگه کنم نظاره به مژگان سر کجت یاد آید ز خنجر پهلو شکاف طوس درد فغان شبی که جدا مانم از درت پهلو شکاف آمده همچون جرس مرا