پنچاتنترا
معنی کلمه پنچاتنترا در فرهنگ فارسی
معنی کلمه پنچاتنترا در دانشنامه عمومی
اصل کتاب پنچاتنترا به زبان سانسکریت است و برخی از محققان بر این باورند که حدود سده سوم پیش از میلاد توسط ویشنو شارما نوشته شده است. این داستان ها براساس سنت های شفاهی حکایات حیوانات است که ما حتی قادر به تصور قدمت آن ها هم نیستیم.
این داستان ها در میان بیشتر ملل به طور گسترده ای شناخته شده هستند و یپنچاتنترا را در بسیاری از فرهنگ ها با نام های متفاوت می توان یافت. اغلب ترجمه های پنچاتنترا به زبان های دیگر، از زبان هندی صورت گرفته است
در هند ۲۵ نمونه مختلف از پنچاتنترا موجود است از جمله به زبان سانسکریت با نام تنتراکایاییکا ( Tantrākhyāyikā؛ سانسکریت: तन्त्राख्यायिका ) که الهام بخش مجموعه حکایات هیتوپادیسا ( Hitopadesha ) بوده است.
این کتاب در ۵۷۰ میلادی توسط برزویه طبیب به زبان پارسی میانه برگردانده شد. کار برزویه پایه ای شد برای برگردان به زبان سریانی که با نام کلیله و دمنه می شناسیم و در سال ۷۵۰ میلادی عبدالله ابن مقفع که یک پژوهشگر ایرانی بود آن را به زبان عربی برگرداند. یک نسخه به زبان فارسی توسط رودکی در سده ۱۲ میلادی سروده شد که نام کلیله و دمنه را برخود داشت و پایه ای شد برای کار حسین واعظ کاشفی به نام انوار سهیلی یا داستان های بیدپای از محمد بن عبدالله بخاری.
برگردان های متفاوتی از این کتاب با نام افسانه های بیدپای یا پیل پای ( Fables of Bidpai یا Pilpai ) در زبان های مختلف اروپایی یا «فلسفه اخلاقی دونی» ( The Morall Philosophie of Doni ) به زبان انگلیسی مربوط به سال ۱۵۷۰ میلادی موجود است.
جملاتی از کاربرد کلمه پنچاتنترا
دوستی خاله خرسه داستانی فولکوریک ایرانی از کتاب پنچاتنترا (داستان پادشاه و میمون نادان) است و شخصیت ها با مرد (پادشاه) و خرس (میمون نادان) جایگزین شدند است که اشاره به دوستانی دارد که از فرط محبت ممکن است انسان را به کشتن بدهند.
جاتکهٔ تراوادا شامل ۵۴۷ شعر است که کمابیش با تعداد فزاینده ای از بیتها مرتب شدهاند. به گفته پروفسور فون هینوبر، تنها ۵۰ مورد آخر گونهای نوشته شده بود که به تنهایی و بدون تفسیر قابل فهم باشند. بسیاری از داستانها و مایههای داستانی موجود در جاتکه، مانند خرگوش ماه داستان شاجاتکه (داستانهای جاتکه: شماره ۳۱۶)، در بسیاری از زبانها و رسانههای دیگر یافت میشوند. برای مثال، میمون و تمساح؛ لاکپشتی که نمیتوانست دست از صحبت کردن بردارد و خرچنگ و درنا که در پنچاتنترا (کلیله و دمنه) هندو نیز آمده همه بر ادبیات جهان تأثیر گذاشته و مشهورند. بسیاری از داستانها ترجمههایی از پالی هستند، اما برخی دیگر از سنتهای شفاهی بومی قبل از آثار پالی گرفته شدهاند.
تناقضات میان افسانههای ازوپ و نسخههای مختلف از یک افسانه در آن (مانند «چوببُر و درختان») را میتوان با این واقعیت توضیح داد که همه داستانهای این سبک به ازوپ نسبت داده شدهاند. برخی از این داستانها ریشه در غرب آسیا دارند و برخی دیگر در خاور دور. تحقیقات نشان میدهد که افسانهها و ضربالمثلهای مشابه آثار ازوپ، در تمدنهای باستانی سومر و اکد در هزاره سوم پیش از میلاد وجود داشتهاند. افسانههای ازوپ و سنت هندی (مانند داستانهای جاتکه در بودیسم و پنچاتنترا در هندوئیسم) حدود دوازده داستان مشترک دارند، هرچند اغلب جزئیات آنها متفاوت است.