پنهان بودن

معنی کلمه پنهان بودن در لغت نامه دهخدا

پنهان بودن. [ پ َ / پ ِ دَ] ( مص مرکب ) پوشیده. مستور، مخفی بودن :
خروشیدن سیل چندان بود
که دریای جوشنده پنهان بود.فردوسی.مار تا پنهان باشد نتوان کشت او را
نتوان کشت عدو تا آشکارا نشود.منوچهری.سخن تا نگویند پنهان بود
چو گفتند هر جا فراوان بود.شمسی ( یوسف و زلیخا ).همچو خورشید منور سخنم پیداست
گر به فرسوده تن از چشم تو پنهانم.ناصرخسرو.از این بسان ستاره به روز پنهانیم
ز چشم خلق و بشب رهرویم وبیداریم.ناصرخسرو.نگه دار دستت که داراست این
نه پنهان چو روز آشکاراست این.نظامی.- امثال :
مرد در زیر سخن پنهان است .
چیزی که از خدا پنهان نیست از بنده چه پنهان .
فتنه آن به بهمه روی که پنهان باشد.سلمان ساوجی.

معنی کلمه پنهان بودن در فرهنگ فارسی

پوشیده مستور

جملاتی از کاربرد کلمه پنهان بودن

یک عمر اسیر درد پنهان بودن زنجیری نامرد به زندان بودن
بخشی از توقیعات مهدی برای روشنگری در مورد مدّعیان دروغین امامت مانند جعفر بن علی (معروف به جعفر کذاب) بود که به عقیده عامه شیعیان از پنهان بودن حجت بن الحسن در انظار عمومی سوء استفاده کرده و خود را امام معرفی می‌کردند. در چنین شرایطی برای اینکه حقیقت پوشیده نماند و شیعیان دچار تردید نشوند، امام مهدی توقیعاتی در مذمّت، تکذیب و لعن آن دروغگویان صادر می‌کرد.
خیانت برقرای رابطه جنسی خارج از تاهل است که مرزها و جارچوب ازدواج و رابطه را نقض کند خیانت را عبور را از مرز رابطه زناشویی با برقراری صمیمیت عاطفی یا جنسی با فردی خارج از حیطه زناشویی تعریف کرده اند که مخفی کاری و پنهان بودن در برخی از تعارف مورد اشاره بوده است.