پنج هزاره

معنی کلمه پنج هزاره در لغت نامه دهخدا

پنج هزاره. [ پ َ هََ رَ ] ( اِخ ) از دهستانهای اشرف. عده قری ̍ 16 و مساحت آن 20 فرسنگ است مرکز آن گلوگاه و حد شمالی آن دریا و حد شرقی رود پی و حد جنوبی چهاردانگه و حد غربی شهر اشرف است. سکنه آن 7765 تن میباشد. ( از جغرافیای سیاسی تألیف کیهان ص 287 ).

معنی کلمه پنج هزاره در فرهنگ فارسی

از دهستانهای اشرف

جملاتی از کاربرد کلمه پنج هزاره

این روستا در دهستان پنج هزاره قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۷۶ نفر (۸۷خانوار) بوده‌است. مردم این روستا از قومیت طبری هستند. مردم این روستا به زبان طبری (مازندرانی) سخن می‌گویند.