پشت قوی. [پ ُ ق َ ] ( ص مرکب ) مستظهر. نیرومند شده : جاوید باش و پشت قوی باش و تندرست تو شادخوار و ما رهیان از تو شادخوار.فرخی.- پشت قوی شدن ؛ استظهار. ( منتهی الارب ).
معنی کلمه پشت قوی در فرهنگ فارسی
( صفت ) نیرومند شده مستظهر .
جملاتی از کاربرد کلمه پشت قوی
پشت قوی شد پشت قوی شد اختر دولت عدل و عنایت چون نشود شه چون نشود شه آنک تو باشی پشت و پناهش
سنت و شرع ازو پشت قوی شرع دان زو بلدی و بدوی
ایا ز روی تو اسلام کرده پشت قوی مکش چو لشکر کافر بر اهل ایمان تیغ
گر روی بگردانی تو پشت قوی داری کان روی چو خورشیدت صد گون کندت یاری
جاوید باش و پشت قوی باش و تندرست تو شاد خوار ومارهیان از تو شاد خوار