پس پرده

معنی کلمه پس پرده در لغت نامه دهخدا

پس پرده. [ پ َ س ِ پ َ دَ / دِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب )پشت ِ پرده. شبستان. سرای. خانه. حَرَم :
پس پرده ما یکی دختریست
که از مهتران درخور مهتریست.فردوسی.کرا در پس پرده دختر بود
اگر تاج دارد بداختر بود.فردوسی.پس پرده شهریار جهان
سه ماهست با زیور اندر نهان.فردوسی.پس پرده نامور کدخدای
زنی بود پاکیزه و پاکرای.فردوسی.پس پرده او یکی دختر است
که رویش ز خورشید روشن تر است.فردوسی.پس پرده او بسی دختر است
که با برز و بالا و باافسر است.فردوسی. || عالم غیب :
ناامیدم مکن از سابقه لطف ازل
تو چه دانی که پس پرده که خوبست و که زشت.حافظ. || در نهان :
پس پرده بیند عملهای بد
هم او پرده پوشد به آلای خود.سعدی.

معنی کلمه پس پرده در فرهنگ فارسی

( اسم )۱- سرای خانه حرم حرمسرا . ۲- عالم غیب . ۳- در نهان .

جملاتی از کاربرد کلمه پس پرده

تا ز گرد ره مردی نکنی سرمه ی چشم از پس پرده ی غیبت ننمایند جمال
اصل چون روی نماید ز پس پرده فرع فرع را باز گذارد به سر اصل رود
عمده‌ترین نقدی که به جان رالز شده، غیرقابل تحقق بودن جامعه فرضی او است. شرایطی که برای تحقق عدالت اجتماعی ترسیم کرده، اساساً فرضی، خیالی و ناشدنی است. حتی با فرض تحقق چنین جامعه‌ای، و تصمیم‌گیری افراد از پس پرده بی‌خبری باز هم نمی‌توان امیدی به تحقق عینی تصمیمات اخذ شده داشت. زیرا در هر صورت هنگامی که افرادی در جایگاه عینی ممتازی قرار گرفتند، امکان سوء استفاده از آن جایگاه و مقام وجود دارد و به همین صورت افرادی که به منزلت ویژه و ممتازی دست نیافته‌اند، امکان برهم زدن وضعیت فعلی از سوی آنان وجود دارد.
رازی که پس پرده زنگاری چرخ است آئینه رأیت خبر از جمله عیان داد
جان رالز می‌گوید کسانیکه در پس پرده بی‌خبری هستند و از فردای خودشان بی‌خبرند، شرایطی را برای ورود به جهان پیشنهاد می‌کنند که این شرایط به ضررشان نباشد. هیچ‌کس چیزی که به زیان خودش باشد پیشنهاد نمی‌کند.
آتش دیده مردان حجب غیب بسوخت تو پس پرده نشسته که به غیب ایمان چیست
کس نماند که به دیدار تو واله نشود چون تو لعبت ز پس پرده پدیدار آیی
وقتی پس پرده بی‌خبری هستیم و نمی‌دانیم فردا که وارد جهان می‌شویم کجا قرار خواهیم گرفت، قاعدتاً عدالت را آنچنان معنا و اعمال می‌کنیم که تبعیضی نماند.
همینکه افراد در پس پرده بی‌خبری هستند و از آینده بی‌خبر، ترغیب می‌شوند تصمیم‌های خود را مبتنی بر انصاف (عدم تبعیض) بگیرند و به دنبال قواعدی باشند که بتواند آزادی همه را تأمین کند و نابرابری‌ها به محرومیت افراد محروم نیفزاید.
این عروسان سخن سهل مبین در پرده تو پس پرده چه دانی که که خوبست و که زشت
جوزف اسمیت، بنیانگذار فرقه مورمون در سال ۱۸۲۰ زمانی که ۱۵ ساله بود، به گفته خود رؤیایی از جانب خدا دریافت کرد که در آن به او گفته شد همه کلیساها در اشتباهند و او نباید به هیچ‌کدام بپیوندد. ژورف مجدداً در ۱۸ سالگی رؤیایی دیگر دریافت کرد که در آن از جانب فرشته‌ای به نام مورونی به او مأموریتی عظیم داده شد تا به دنبال الواح طلایی و لوحه‌های قدیمی بگردد. سرانجام در سال ۱۸۳۰ پس از به دست آوردن این الواح و ترجمه آن‌ها این کتاب‌ها به عنوان کتاب‌های مورمون‌ها انتشار یافت. گفته می‌شود او با پیدا کردن عینک مخصوص در کنار الواح طلایی و گذراندان سه سال در خلوت و در پس پرده موفق به ترجمه متون شد و در انتها الواح طلایی را به فرشته باز پس داد.
«آنچه در پس پرده ماجرای رخ داده می‌گذرد، نشانه گرفتن هیئت‌های عزاداری و اصل و فلسفه قیام عاشورا است.»
جاسوس پس پرده پی راز نهفتن قاضی همه جا در طلب رشوه گرفتن
زین پرده برآ که یار پیداست تا کی پس پرده خوار و زاریم
تو پس پرده و خلقی بگمان در سر شور تا چها خیزد اگر پرده ز رخ بگشائی
همه در پس پرده بی‌خبری هستیم و هیچ‌کس جایگاه اجتماعی، جنسیت، وضعیت طبقاتی یا مقام و موقع خود را نمی‌شناسد و نمی‌داند سهمش از موهبت‌ها و توانایی‌های طبیعی، هوش، قدرت و چیزهای دیگر چقدر است. هیچ‌کس نمی‌داند مفهومی که از خیر دارد چیست و میل و رغبت روان‌شناختی خاصش کدام است.
اولین جایی که به شعر حافظ استناد شده، نامه‌ای است که جلال‌الدین شاه‌شجاع به سلطان جلال‌الدین حسین جلایری نوشته و در نامه مصرع «کس چه می‌داند که پس پرده که خوب است و که زشت» آورده شده‌است.
در اواخر دوره ادو، امپراتور کُومِی (۱۸۶۷–۱۸۴۶) امپراتور ژاپن بود. او به همراه اعضای خاندان امپراتوری و کوگه‌ها (اشرافیان درباری) در کاخی در مرکز کیوتو زندگی می‌کرد و دنیای امپراتور به همین محدوده خلاصه می‌شد. سیاست در دوره شوگون‌سالاری‌های ژاپن این بود که امپراتور در پس پرده نگه داشته شود با این تصور که او گونه‌ای خدای زنده و جداشده از دنیای مردم فانی است. از سال ۱۶۳۲ امپراتور اجازه خروج از کاخ امپراتوری کیوتو را نداشت تا اینکه در سال ۱۸۶۳ امپراتور کومی از کاخ خارج شده و توانست به زیارت دو معبد برود.
در فلسفه سیاسی محیط‌های دانشگاهی انگلو آمریکایی، انتشار کتاب جان راولز با نام نظریه عدالت در سال ۱۹۷۱ به عنوان نقطه عطفی در نظر گرفته می‌شود. راولز در این کتاب از آزمایش اندیشه‌ها و موقعیت اصلی صحبت می‌کند که در آن احزاب نماینده اصول عدالت را برای برپایی پایه‌های جامعه از پس پرده جهل انتخاب می‌کنند. راولز همچنین نقدی بر رویکرد فایده گرایانه را در این کتاب ارائه می‌کند و از عدالت سیاسی پرسش می‌کند. رابرت نوزیک در کتاب آنارشی، حکومت و آرمانشهر که در سال ۱۹۷۴ منتشر شد و برنده جایزه ملی کتاب شد، به راولز از دیدگاهی لیبرتارینی پاسخ می‌دهد و به خاطر پاسخ‌های خویش در این کتاب صاحب جایزه دانشگاهی برای دیدگاه‌های لیبرتارینی خود می‌شود.
فرستاده را خواند پس پهلوان دمان از پس پرده آمد جوان