پره ٔ بینی

معنی کلمه پره ٔ بینی در لغت نامه دهخدا

پره بینی. [ پ َرْ رَ /رِ ی ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به پره شود.

جملاتی از کاربرد کلمه پره ٔ بینی

فرجه ٔ میان شاربین ، و بر طرف انف [ = پره ٔ بینی ] نیز اطلاق شود، و بینی هم گفته شده است ، و در مجمل نثرة بمعنی خیشوم و ماوالاه آمده است . (از بحرالجواهر). چاهک میان دو سبیل در لب بالائین مردم و در لب شیر درنده . (فرهنگ خطی ). جویک لب . (دستوراللغة). گو لب زبرین.