پردانی

معنی کلمه پردانی در لغت نامه دهخدا

پردانی. [پ ُ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی آنکس که پردانست.

جملاتی از کاربرد کلمه پردانی

سلاخ که ساختی به پردانی خویش کار همه جز عاشق زندانی خویش
با همه زیرکی و رندی و پردانی نخل این کار برآورد پشیمانی