ونیه

معنی کلمه ونیه در لغت نامه دهخدا

( ونیة ) ونیة. [ وَن ْ ی َ ] ( ع اِ ) مروارید یا رشته مروارید. || و جوال.( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || ( اِمص ) سستی. وِنْیة. ( منتهی الارب ). || ( مص ) مانده گردیدن و سست شدن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
ونیه. [ وِن ْ ی َ ] ( ع اِ ) وَنْیة. ( از منتهی الارب ). || ( مص ) مانده گردیدن و سست شدن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به ونی شود.

معنی کلمه ونیه در فرهنگ فارسی

سستی مانده گردیدن و سست شدن .

جملاتی از کاربرد کلمه ونیه

خوش گفت زلف با لب جانبخش تو شبی خ ونیه تونی چرا من افتاده بندیم