ونخ

معنی کلمه ونخ در لغت نامه دهخدا

ونخ. [ وَ ن َ ] ( اِخ ) نام جایی است. این کلمه را سوزنی در شعر زیر آورده است :
امیر سانخ گویند منعم است به بلخ
ز حد سانخ املاک اوست تا اوبخ
در گشاده و خوان نهاده او دارد
گذشته گوشه دستارش از حصار ونخ.سوزنی.در معجم البلدان ونخ با خای معجمه نیامده ولیکن ونج هست و گوید: ونج معرب ونه ، روستایی است از نسف. مرحوم دهخدا در یادداشتی آرند: گمان می رود ونج با جیم یاقوت همان ونخ با خای معجمه سوزنی باشد و کاتب غلط کرده است ، چه سوزنی این کلمه را در قصیده ای به قافیه خای ماقبل ْ مفتوح آورده است و تعریب ونه به ونخ نیز استبعادی ندارد چنانکه «اوبه » نیز «اوبخ » شده است و «کامه » «کامخ ». ( از یادداشت مرحوم دهخدا ).

جملاتی از کاربرد کلمه ونخ

بکمسان ونخ گفت این طرفه تر که از یک گریبان بر آید دوسر