وفاق اجتماعی

معنی کلمه وفاق اجتماعی در فرهنگستان زبان و ادب

{social consensus} [جامعه شناسی] توافق عمومی بر موضعی خاص یا نتیجه ای معین یا مجموعه ای از ارزش ها و هنجارهای اجتماعی که عموماً به تحرکات گروهی یا حزبی یا به اشتراک نظری گسترده در سطح افکار عمومی اشاره دارد

معنی کلمه وفاق اجتماعی در ویکی واژه

توافق عمومی بر موضعی خاص یا نتیجه‌ای معین یا مجموعه‌ای از ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی که عموماً به تحرکات گروهی یا حزبی یا به اشتراک نظری گسترده در سطح افکار عمومی اشاره دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه وفاق اجتماعی

در نتیجه ساختار سلسله مراتبی، شوهر به‌طور سنتی تأمین کننده اصلی خانواده بوده در حالی که زن خدمتکار خانه بوده‌است - این رابطه حتی در زبان چینی مشهود بود زیرا یک شخصیت سنتی زنی را در حال جارو کردن به تصویر می‌کشد- زن با داشتن تنها نقش باروری در خانواده، معمولاً به شوهر وابسته بود و به همین دلیل قادر به اعتراض یا ترک در هنگام ضرب و شتم نبود؛ بنابراین اعتراض به شوهر نه تنها وفاق اجتماعی خانواده را به هم می‌زد، بلکه نشان دهنده عدم تمکین و حیا بود چراکه اگر زن شوهرش را ترک می‌کرد، باعث شرمساری خانواده و ذلت او جامعه می‌شد.