وفا داشتن. [ وَ ت َ ] ( مص مرکب ) حفظ وفاکردن. صادق و صمیم بودن در دوستی یا زناشوئی یا خدمت به مردم. صاحب وفا بودن. وفادار بودن : بدارم وفای تو تا زنده ام روان را به مهر تو آگنده ام.فردوسی.
جملاتی از کاربرد کلمه وفا داشتن
سلیم چشم وفا داشتن ز عمر خطاست که بی وفایی این نالوند مشهور است
نه کمترم به وفا داشتن من از قمری که از فراق به گاه سحر بموید زار