وفا خواهی

معنی کلمه وفا خواهی در لغت نامه دهخدا

وفاخواهی. [ وَ خوا / خا ] ( حامص مرکب ) طلب وفا. || خیرخواهی. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه وفا خواهی در فرهنگ فارسی

۱- طلب وفا . ۲- خیر خواهی .

جملاتی از کاربرد کلمه وفا خواهی

جفا خواهی، وفا خواهی بفرما که کار نازنینان نازنین است
با هوسناکان چنین گر آشنا خواهی شدن بی مروت، بی حقیقت، بی وفا خواهی شدن
راحت اهل وفا خواهی مخواه آزار دل تا مباد این شیشه بزم می‌پرستان بشکند
دوش آمد و گفت: اگر وفا خواهی کرد دردِ همه ساله را دوا خواهی کرد
ای دوست اگر اهل وفا خواهی شد وز مردم اخلاص و صفا خواهی شد
بر لب بام آفتابت از غبار خط رسید کی به صائب مهربان ای بی وفا خواهی شدن؟
سر به عدم درنه و یاران طلب بوی وفا خواهی ازیشان طلب
گر وعده خویش را وفا خواهی کرد ای مفخر اهل علم وقت است اکنون
بر زن زمانی کبر را بر طاق نه کبر و ریا خواهی وفا خواهی جفا چون دوست باشد محتشم