وضوع

معنی کلمه وضوع در لغت نامه دهخدا

وضوع. [ وُ ] ( ع مص ) ضعة. خوار ساختن نفس خود را. ( منتهی الارب ). رجوع به وضع شود.

معنی کلمه وضوع در فرهنگ فارسی

ضعه خوار ساختن نفس خود را

جملاتی از کاربرد کلمه وضوع

چراغ تا نکنی روغنش نبخشد نور که نور وضوع ندارد چراغ بی روغن