وریه

معنی کلمه وریه در لغت نامه دهخدا

( وریة ) وریة. [ وَ ی َ ] ( ع اِ ) فروزینه آتش از لته و هیزم. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). آنچه آتش بدان افروخته گردد از لته و هیزم. ( از اقرب الموارد ).
وریة. [ وَ ری ی َ ] ( ع ص ) مؤنث وری ؛ یعنی فربه. ( ناظم الاطباء ).
وریة. [ وُ رَی ْ ی َ ] ( ع اِ مصغر ) مصغر رئه یعنی شش کوچک. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه وریه در فرهنگ فارسی

مصغر رئه یعنی شش کوچک

جملاتی از کاربرد کلمه وریه

شش راست از ۳ قطعه (لوب) وریه چپ از ۲ قطعه (لوب) تشکیل شده است. نایژک‌ها در شش‌ها به حفره‌های هوایی کوچکی به نام کیسه هوایی (آلوئول) ختم می‌شوند. کیسه‌های هوایی دارای مویرگ‌های فراوانی هستند و تعویض اکسیژن هوا با دی‌اکسید کربن خون داخل این حفره‌ها انجام می‌شود.