ورچه

معنی کلمه ورچه در لغت نامه دهخدا

ورچه. [ وَ چ ِ ] ( حرف ربط مرکب ) مخفف وگرچه. و اگرچه. ( ناظم الاطباء ). هرچند :
به آتش در شود گرچه چو خشم اوست سوزنده
به دریا در شود ورچه چو جود اوست پهناور.( از لغت نامه اسدی ).
ورچه. [ ] ( اِخ ) قصبه ای جزء دهستان حمزه لو بخش خمین شهرستان محلات ، سر راه شوسه خمین به اراک. کوهستانی و سردسیری است. سکنه آن 1500 تن و آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آنجا غلات و بنشن و پنبه و چغندرقند است و باغات انگور و بادام دارد. شغل اهالی زراعت و قالیچه بافی است و تلفن دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

معنی کلمه ورچه در فرهنگ فارسی

قصبه دهستان حمزه لو لخش خمین شهرستان محلات . در ۲٠ کیلومتری شمال باختر خمین سر راه شوسه خمین به اراک کوهستانی سردسیر ۱۵٠٠ تن سکنه دارد .
قصبه جزئ دهستان حمزه لو بخش خمین شهرستان محلات سر راه شوسه خمین به اراک کوهستانی و سردسیری است

جملاتی از کاربرد کلمه ورچه

غارسرجاده کال یک اندیس فلزی است که در حوالی شهر ورچه استان لرستان قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، سرب و روی است.
آنومالی برفیان یک اندیس فلزی است که در حوالی شهر ورچه استان مرکزی قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، طلا است.سنگ میزبان این اندیس شیست، اسلیت است در این اندیس، پاراژنز‌های نقره، سینابر یافت می‌شوند.
چو شاه قصد عدو کرد ، ورچه دور بود اجل پذیره شود آردش گرفته اسیر
گرچه هست اندر سمر فرزانگان را سرگذشت ورچه هست اندر کتب آزادگان را داستان
آن خداوندی که دولت را شرف از جاه اوست ورچه جاه هر کسی باشد بدولت مرتهن
تمبورلی یک اندیس فلزی است که در حوالی شهر ورچه استان لرستان قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، سرب و روی است.
تمبلی یک اندیس فلزی است که در حوالی شهر ورچه استان لرستان قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، سرب و روی است.
ای جوانمرد! هر که از دوست محجوب است در عین بلیّت است ورچه کلید خزاین ملک در آستین دارد، و هر که بلطف دوست مجذوب است در عین عطیّت است ورچه نان شبانگاه ندارد. سری سقطی گفت: اللّهمّ مهما عذّبتنی فلا تعذّبنی بذلّ الحجاب! بار خدایا بهر چه عذابم کنی فرمان تراست امّا بحجاب عذابم مکن که طاقت حجاب تو ندارم.
سهل می‌گیرم خطاکاری تو ورچه می‌دانم که عمدا می‌کنی
هفت سواران یک اندیس فلزی است که در حوالی شهر ورچه استان مرکزی قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، سرب و روی است.
در دولتت نعیم بقا باد جاودان ورچه کسی نعیم بقا جاودان نداشت
تکیه یک اندیس فلزی است که در حوالی شهر ورچه استان لرستان قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، سرب و روی است.
سرو یک اندیس فلزی است که در حوالی شهر ورچه استان لرستان قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، سرب و روی است.
مار همانست به سیرت که هست ورچه به صورت به در آید ز پوست
شمس‌آباد ۱ یک اندیس فلزی است که در حوالی شهر ورچه استان مرکزی قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، مس است. سنگ میزبان این اندیس آهک است و دیرینگی آن به دوران کرتاسه می‌رسد. در این اندیس، پاراژنز‌های مالاکیت، آزوریت، مگنتیت، هماتیت، لیمونیت یافت می‌شوند.
سایه ات همواره بارا بر سر من ورچه من شادمانم زانکه دور آسمان همواره نیست
گرچه بی‌عقل بود، عقل شد او را هندو ورچه بی‌روی بود او بگذشت از بارو
کوه گره یک اندیس فلزی است که در حوالی شهر ورچه استان لرستان قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، سرب و روی است.
سبک رسی تو بفردا و دی خود از تو گذشت تو اندرو نرسی ورچه مرکبت صرصر
رازان یک اندیس فلزی است که در حوالی شهر ورچه استان لرستان قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، سرب و روی است.