معنی کلمه ورچند در لغت نامه دهخدا
گویم اگر عدوی تو کلب است راست است
ورچند با شجاعت و با سهم ضیغم است.سوزنی.
ورچند. [ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین. سکنه آن 826 تن و آب آن از رود محلی تأمین می شود. محصول آنجا غلات و سیب زمینی. شغل اهالی زراعت ، قالی و جاجیم بافی است. سر راه فرعی خلجستان به آب گرم واقع است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).