وجیزه

معنی کلمه وجیزه در لغت نامه دهخدا

( وجیزة ) وجیزة. [ وَ زَ ] ( ع ص ) مؤنث وجیز. ملخص. کوتاه. خلاصه. موجز. رجوع به وجیز شود.

معنی کلمه وجیزه در فرهنگ معین

(وَ ز ) [ ع . وجیزة ] (ص . ) ۱ - مؤنث وجیز. ۲ - کلام مختصر و مفید.

معنی کلمه وجیزه در فرهنگ عمید

۱. مختصر، کوتاه.
۲. کلام مختصرومفید.

معنی کلمه وجیزه در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - مونث وجیز. ۲ - کلام مختصر و مفید : (( و نقش طرازاین نسیج و جیزه ماثر این دولت را ساخت . ) )
مونث وجیز . ملخص . کوتاه

معنی کلمه وجیزه در ویکی واژه

وجیزة
مؤنث وجیز.
کلام مختصر و مفید.

جملاتی از کاربرد کلمه وجیزه

بی‌گمان و گزافه لحظه‌های پر تب و تاب انقلاب را، ادبیات پیگیر و پویای انقلاب سزاوار و بایسته می‌آید. در تحقق این خواست به یاری خداوند سبحان مبادرت به نشر این نخستین دفتر از ادبیات انقلاب اسلامی ایران گردید تا فرخی نام امام طلیعه‌ای همایون و سرآغازی نویدگر بر دفترهای بعدی. در این وجیزه از آنجا که به اشعار دیگر شاعران دسترسی نبود به سروده‌های خویش بسنده کردیم. باشد که این متاع مختصر چون متاع صالحان در نظر آید، نه چون نکول متاع طالحان و مقبول و مطبوع خداوندان دانش و ادب افتد. بمنه و کرمه.