واله داغستانی

معنی کلمه واله داغستانی در لغت نامه دهخدا

واله داغستانی. [ ل ِ هَِ غ ِ ] ( اِخ ) علیقلی خان داغستانی ، متخلص به واله و معروف به «شش انگشتی » از شعرای قرن دوازدهم هجری قمری است. وی به سال 1124 هَ. ق. در اصفهان ولادت یافت و پس از رفع فتنه محمود افغان از مقربان دربار شاه طهماسب صفوی شد و چون نادرشاه افشار به سلطنت رسید وی مغضوب و معزول شد و از غم فراق دختر عم و معشوقش خدیجه سلطان به هندوستان مهاجرت کرد و در دربار محمدشاه هندی مقامی یافت و سرانجام به سال 1170 هَ. ق. در شاه جهان آباد هندوستان درگذشت. وی گذشته از دیوان اشعارفارسی و ترکی تذکره ریاض الشعرا مشتمل بر شرح حال دو هزار و پانصد تن شاعران را نیز تألیف کرده است :
با همه آتش زبانیها به بزمش همچو شمع
شکوه هادر زیر لب داریم و خاموشیم ما.
در دوزخ هجر می گدازم شب و روز
این است گناه من که عاشق شده ام.
واله همه عمر در تب و تاب بزیست
گویم به تو کاین همه تب و تاب ز چیست
در عشق تواش سر که نمی باید هست
در راه تواش پای که می باید نیست.
حسن ز هر کجا کشد دامن ناز بر زمین
عشق به پای او نهد روی نیاز بر زمین
چاک می شد به برت جامه تقوی چون من
گر تو هم می شدی ای شیخ گرفتار کسی.
رجوع شود به فرهنگ سخنوران ص 642 و تذکره حسینی ص 362 و آتشکده آذر ص 436 و مجمعالفصحا ج 2 ص 558 و ریاض العارفین ص 157 و شمع انجمن ص 491 و ریحانةالادب ج 4 ص 273 و نتایج الافکار ص 750 و اسماءالمؤلفین و آثارالمصنفین ج 1 ص 768 و قاموس الاعلام ج 6.

جملاتی از کاربرد کلمه واله داغستانی

علیقلی بن محمدعلی واله داغستانی معروف به واله در ریاض الشعرا آورده است که میرزا حسن شاعر بود و غیور تخلص می‌کرد. در مقدمات علمیه و شعر و انشاء و سیاق و صنایع لطیفه غریبه، دستی قوی داشت. تاریخ وفاتش را معلوم نکرده‌اند ولی مدتی پس از مرگ شفیعا در قید حیات بوده و به طور قطع تا سال ۱۰۸۶ هجری زنده بوده است.