هیف. [ هََ ] ( ع اِمص ) سختی تشنگی. ( منتهی الارب ). || ( مص ) سخت تشنه شدن. || گریزپا شدن بنده. || لاغرشکم و باریک میان گردیدن. ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) باد گرم که از جانب یمن وزد و آن نکبا است میان جنوب و دبور و نباتات و آب را خشک گرداند و حیوانات را تشنه کند. ( منتهی الارب ). باد گرم و آن باد که میان جنوب و دبور جهد. ( مهذب الاسماء ). رجوع به هَیَف شود. هیف. ( ع ص ، اِ ) ج ِ اَهیَف. مردان لاغرشکم و میان باریک. ( اقرب الموارد ). رجوع به اهیف شود. هیف. [ هََ ی َ ] ( ع مص ) لاغرشکم و باریک میان گردیدن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || گریختن عبد. ( منتهی الارب ).
معنی کلمه هیف در فرهنگ فارسی
لاغر شکم و باریک میان گردیدن گریختن عبد
جملاتی از کاربرد کلمه هیف
قارچهایی که معمولاً موجب خارش ژوک میشوند، تریکوفیتون روبروم نام دارند. این قارچها همچنین موجب عفونت قارچی انگشتان و بدن میشوند. در زیر میکروسکوپ این قارچها شفاف، شاخه شاخه، با رشتههای میلهای شکل یا هیف (ساختاری شبیه لوله) به نظر میرسند. عرض هیفها در تمام طول یکنواخت است که به تمایز آن از مو که در انتها نوک تیز میشود، کمک میکند. بعضی از هیفها حبابهایی در دیوارههای داخلیشان میسازند که این هم باعث تفکیک آنها از مو میشود. در اکثر موارد این قارچ تنها در سلولهای مرده اپیدرم (لایه بیرونی پوست) ساکن است.
در گونههای هتروتالیک، اووگونیا و آنتریدیا بر روی شاخههای هیف کلنیهای مختلف تالوفیت قرار دارند. اووگونی این گونه فقط میتواند توسط آنتریدیا از کلنی دیگر بارور شود و این سازوکار سبب میگردد که خود باروری غیرممکن شود و تنوع ژنتیکی ادامه یابد. در مقابل، گونههای هموتالیک اووگونیا و آنتریدیا را در شاخههای هیف یکسان یا در شاخههای هیف جداگانه اما در یک کلنی قرار میدهند.