هژده هزار عالم
معنی کلمه هژده هزار عالم در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه هژده هزار عالم
نوزده حرف است که هژده هزار عالم ازو یافته فیض عمیم
قیمتش هژده قلب یا کم و بیش و او ز هژده هزار عالم بیش
چون هژده هزار عالم آنجا که توئی پَرِّ مگسی بود، کس آنجانرسد
هر درم زو چو عالمی آراست بود هژده هزار عالم راست
این هژده هزار عالم و آدم نابوده بهای یک بهای تو
روی دگر است در هر آیینه تو را ای هژده هزار عالم آیینه تو
چون موی که از خمیر بیرون آید، از هژده هزار عالم آیی بیرون
گر هژده هزار عالم افتد در وی حقّا که از او برون نیاید سمکی
یک قطره از آن بحر که ما میگوییم از هژده هزار عالم افزون آید