هویشم

معنی کلمه هویشم در لغت نامه دهخدا

هویشم. [ هَُ وَ ش ِ ] ( اِخ ) یکی از دهستانهای نهر هاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز. دارای 1200 تن سکنه ، آب آن از چاه و محصول آن غلات دیمی و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جوال بافی است. ساکنین از طایفه هویشم هستند. این طایفه در ساحل رودخانه کارون زراعت میکنند و در موقع بهار برای تعلیف به حدود باختری راه آهن میروند و چادرنشین هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

جملاتی از کاربرد کلمه هویشم

مسکن این قبیله در شهرهای شمالی کرمان از جمله زرند و راور و همه شهرهای خوزستان از جمله هویزه، بستان، سوسنگرد، اهواز ،شوش، شوشتر، شادگان و آبادان است. از عشایر مذحج قبیله نیس ، آلبوعطوی ، حمودی ، بنی مالک ، هویشم ، بنی سکین ، زبید ، جبور ، عیدان ، الدلیم ، العزه ، السواعد(بیت زامل) ، السواعد(الکورجة)، السواعد(آل‌عبدالسید) ، السواعد(البتران) ، السواعد(آل‌فضیل) ، بنی مالک و البوصالح ، ابو محمد و....