هند جگرخوار

معنی کلمه هند جگرخوار در لغت نامه دهخدا

هند جگرخوار. [ هَِ دِ ج ِ گ َ خوا / خا ] ( اِخ ) رجوع به هند دختر عتبة شود.

معنی کلمه هند جگرخوار در فرهنگ فارسی

( هند جگر خوار ) هند جگر خوار زوجه ابوسفیان و مادر معاویه است که جگر حمزه سید الشهدائ عم پیغمبر را که در جنگ احد شهید شده بود جوید و او را [ آکله الاکباد ] لقب دادند.

معنی کلمه هند جگرخوار در دانشنامه آزاد فارسی

هند جگرخوار ( ـ۱۴ق)
همسر ابوسفیان و مادر معاویه. در جنگ اُحد جگر حمزه عموی پیامبر را از بدن بی جان او بیرون کشید و به دندان گرفت و از این روی به هند جگرخوار (آکلةالاکباد) شهرت یافت. در فتح مکه به حضور پیامبر (ص) رفت و اسلام آورد و امان یافت.

جملاتی از کاربرد کلمه هند جگرخوار

یکی از اهتمام‌های زینب پس از نبرد کربلا تحقیر دشمن و تمجید از اهل بیت بود. او با معرفی خاندان محمد تلاش می‌کند تهمت خارجی بودن را از ذهن مردم پاک کند. او در ادامه یزید را خطاب قرار می‌دهد و می‌گوید: «آیا عادلانه است، یا بن الطلقا[یادداشت ۳] که زنان و کنیزگان خود را پشت پرده نگه داری، اما دختران محمد اسیر باشند؟ و حرمت آن‌ها را حفظ نکنی و در میان دشمنان آنان را شهر به شهر ببرند، بومی و غریب چشم بدانها دوزند و نزدیک و دور و همه نوع آدم به آن‌ها نظاره کنند، در حالی که مردانی از محرمان همراه آنها نیستند، اما یزید تو فرزند هند جگرخوار هستی جگر آزادگان را جویده و حالا ادعای شرافت می‌کنی؟»
بر سینه سنگ سرمه زند اصفهان و من دل بر سواد هند جگرخوار بسته ام
صائب از هند جگرخوار برون می آیم دستگیر من اگر شاه نجف خواهد شد
سلیم، هند جگرخوار خورد خون مرا چه روز بود که راهم به این خراب افتاد
دشمن به کمین ما چون هند جگرخوار است لختی ز جگر ایدل پیش سگ هار افکن
زاده هند جگرخوار چه خواهد بودن؟ شب بخت سیه آن به که سترون باشد
تا به کی خون به دلم، هند جگرخوار کند؟ جرعه نوش توام، ای ساقی مستان مددی
رسوای جهان می کندم، هند جگرخوار غم پرده در افتاده، دل شاد، کجایی؟