معنی کلمه همای شیرازی در لغت نامه دهخدا
زاهد که از حلال شناسد حرام را
اواز چه خورد خون دل خاص و عام را
شربت به دست غیر و به دست حبیب زهر
انصاف ده که من بستانم کدام را
ساقی بهای جام ز ما ملک جم گرفت
زآن پیش تر که جم بزند نقش جام را
خام است شیخ صومعه ، ساقی بیار جام
لیکن ز آتشی که کند پخته خام را.
رجوع به مجمعالفصحا چ سنگی تهران ج 2 ص 566 شود.