همائی

همائی

معنی کلمه همائی در لغت نامه دهخدا

همائی. [ هَُ ] ( ص نسبی ) رجوع به همایی شود.

معنی کلمه همائی در فرهنگ فارسی

نام یکی از دهستان های بخش ششتمد شهرستان سبزوار. این دهستان در آخرین حد جنوب باختر شهرستان سبزوار است و گرمسیر ترین منطقه سبزوار محسوب میشود . این دهستان در داخل تپه ماهور ها قرار دارد و ۲۳ دهستان دارد که مجموع سکنه آن ۸۵۹٠ تن میباشد . مرکز آن ده همائی است که ۳۵۷ تن سکنه آنست .

معنی کلمه همائی در دانشنامه عمومی

همائی، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان کیار در استان چهارمحال و بختیاری است. روستای همائی در ۵ کیلومتری شلمزار، ۴۵ کیلومتری شهرکرد ، ۱۳۵ کیلومتری اصفهان، ۵۸۰ کیلومتری تهران قرار دارد . همائی در دامنه کوه شلمزار ۴۰۰ متر بالا واقع شده .
این روستا در دهستان کیار غربی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه همائی

سایه طایر کم حوصله کاری نکند طلب از سایه میمون همائی بکنیم
غم را چو مگس شکست اکنون پر و بال کز جانب قاف جان همائی آمد
شهشهانی علاوه بر دوستی ای که با دولتمردان کابینه دکتر مصدق داشت، در میان روحانیون نیز محبوب و از احترام خاصی بر خوردار بود. چنان‌که با آیت الله سید حسین طباطبایی بروجردی در قم و دانشگاهیان و اهل ادب نظیر استاد جلال الدین همائی مکاتبات و دیدار نزدیک داشت و تبادل نظر می‌کرد.
پشه را کی بود آن قدر و خطر کش همائی سایه اندازد به سر
صید وصلش توان بدام هوس گر همائی شود شکار مگس
سایه ی کس فر همائی نداشت صحبت کس بوی وفائی نداشت
خاک درگاه همایون تو چون فر هماست از پی تحصیل این فر همائی آمدیم
این روستا در دهستان کوه همائی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۹۹ نفر (۲۶خانوار) بوده‌است.
تاریخ شناسان همانند صدیقی یا گرونبائوم جنبش بابک را دینی-سیاسی به حساب آورده‌اند ولی ذبیح‌الله صفا و سعید نفیسی و همائی بر جنبه ملی گرایانه آن تأکید دارند. زریاب دلیل‌هایی برای شورش خرمدینان می‌نویسد:
خوانده به چتر شاه بر چرخ آیة الکرسی ز بر چترش همائی زیر پر عرش معلا داشته
این روستا در دهستان کوه همائی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۸ نفر (۶خانوار) بوده‌است.
به نظر آقابزرگ تهرانی، بیرونی متن فارسی را در سال ۴۲۰ قمری و متن عربی را یک سال بعد نوشته‌است، اما به نظر جلال همائی متن عربی بر فارسی مقدّم بوده و خود بیرونی آن را به فارسی ترجمه کرده‌است.
فرشته شو ارنه پری باش باری که هم‌کاسه الا همائی نیابی
جز شخص تو در تیغ و سنان خود نشنیدم بازی همه تن بال و همائی همه جان پر
عرش‌آشیان همائی ما جمله سایه تو با این صفت چه دانند این مشت استخوانت