هم میدان

معنی کلمه هم میدان در لغت نامه دهخدا

هم میدان. [ هََ م َ / م ِ ] ( ص مرکب ) هم نبرد یا همزور :
دو هم میدان به هم بهتر گرایند
دو بلبل بر گلی خوشتر سرایند.نظامی.

معنی کلمه هم میدان در فرهنگ فارسی

هم نبرد یا همزور

جملاتی از کاربرد کلمه هم میدان

صفحه آیینه طوطی را به گفتار آورد تا تو هم میدان نیابی، از سخن خاموش باش
از میدان‌های مغناطیسی در سراسر تکنولوژی مدرن، به‌ویژه در مهندسی برق و الکترومکانیک استفاده می‌شود، مانند میدان‌های مغناطیسی چرخنده در موتورهای الکتریکی و ژنراتورها. زمین هم میدان مغناطیسی دارد، که از لایه اوزون زمین در برابر باد خورشیدی محافظت می‌کند و در جهت‌یابی با قطب‌نما مهم است.