هم مادر
معنی کلمه هم مادر در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه هم مادر
ما سوی الله را توئی هم دایه هم مادر پدر هم چراغ دیده هم شمع وثاق ای آفتاب
مرا بود هم مادر و هم پدر کنون روزگار وی آمد به سر
از نظر فولر پیشبینی آینده هیچ ربطی به بازار بورس یا مسابقات جهانی ندارد. دیدگاه او آینده را مبتنی بر عشق به خداوند و خدمت به انسانهای بیشتر میدانست. او انسانهای قدرتمند که همه جیز را برای خود میخواهند را لختههای خونی میدانست که مانع جریان زندگی در رگهای دیگران میشوند. او باور داشت اگر انسان به تحول و تکامل نرسد، هم خود را از بین میبرد، هم مادر طبیعت را تخریب میکند.
در جوانی والدین او از یکدیگر جدا شدند. با این حال او رابطهٔ خود را هم با پدر و هم مادر خود حفظ کرد هر چند که پس از جدایی والدینش، او دکنار مادر خود و سه خواهر کوچکترش به زندگی ادامه داد.
در ۱۵۰۸ اگویئبانای یکم در برابر کشورگشای اسپانیایی خوان پونسه د لئون تشریفات ویژهٔ پذیرایی به جای آورد و پیمان دوستی بست. د لئون هم مادر رئیس را به کیش مسیحیت درآورد. مهماننوازی اگوئیبانا گشودن جزیره را برای اسپانیاییان آسان نمود.
خواستی هم مادر او هم پدر تا دمی بینند روی آن پسر
هم غضب هم از سلال آذر است آذر ایشان را پدر هم مادر است
مقبلی تو دست بر دامان تو مقبل زدم این وصیت هم پدر کردست هم مادر مرا
کامسال، دو نور از اخترم رفت هم مادر و هم برادرم رفت
اوراسن پرایس (زاده ۳ آوریل ۱۹۵۲، ۱۴ فروردین ۱۳۳۱) مربی تنیس آمریکایی است. او بیشتر به دلیل اینکه هم مادر و هم مربی وینس و سرنا ویلیامز شناخته شدهاست. او همسر سابق ریچارد ویلیامز است که در سال ۲۰۰۲ از او جدا شد.
قوله تعالی: «وَ لَمَّا دَخَلُوا عَلی یُوسُفَ» چون پیش یوسف در شدند، «آوی إِلَیْهِ أَخاهُ» برادر خویش را بنیامین با خود آورد و خود او را خالی کرد، «قالَ إِنِّی أَنَا أَخُوکَ» گفت من یوسفم هم مادر تو، «فَلا تَبْتَئِسْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ (۶۹)» نگر تیمار نداری و باک از آنچ ایشان کردند با من و از آنچ کنند پس ازین.
از آنجایی که جون تنها ۱۷ سال داشت و ازدواج نکرده بود، والدینش موافقت کردند که نیکلسون را بهعنوان فرزند خود بزرگ کنند، بدون اینکه اصل و نسب واقعی او فاش شود و جون هم در نقش خواهر او باشد. در سال ۱۹۷۴، محققان مجله تایم خبردار شدند و به نیکلسون اطلاع دادند که «خواهر» او، یعنی جون، در واقع مادرش است و «خواهر» دیگرش، یعنی لورین، واقعاً خالهٔ اوست. تا این زمان، هم مادر و هم مادربزرگش بهترتیب در سال ۱۹۶۳ و ۱۹۷۰ درگذشته بودند. نیکلسون در خصوص فهمیدن این موضوع گفت: «رخداد بسیار دراماتیکی بود، اما چیزی نبود که من آن را آسیبزا بدانم… من از لحاظ روانی کاملاً شکل گرفته بودم».