هم قافیه

معنی کلمه هم قافیه در لغت نامه دهخدا

هم قافیه. [ هََ ی َ / ی ِ ] ( ص مرکب ) دوشعر که قافیه آنها یکی باشد. رجوع به قافیه شود.

معنی کلمه هم قافیه در فرهنگ فارسی

( صفت ) دو کلمه که با هم در شعر بتوان قافیه آورد مانند راد و شاد.

جملاتی از کاربرد کلمه هم قافیه

گفتن نبود قاعده عشق وگرنه هم نکته طرازم من و هم قافیه گویم
بحر طویل قالبی شعری است که در آن برخلاف سایر قالب‌های شعر سنتی فارسی، مصراع‌های مساوی و بیت وجود ندارد. در عوض، بحر طویل از یک یا چند قسمت با نام بند تشکیل می‌شود که در هر بند یکی از افاعیل معین عروضی به تعداد دلخواه تکرار می‌شود. هر بند به بخشهای هماهنگ که گاه مسجّع و هم قافیه هستند تقسیم شده‌است. معمولاً پایان بندها را قافیه و ردیفی که در پایان همه بندها تکرار می‌شود ؛مشخص می‌کند.
تورینو در این دهه تنها در یک دوره مدعی قهرمانی بودند که در آنجا هم قافیه را به تیم ورونا باختند و دوم شدند.