هم سنگی

معنی کلمه هم سنگی در لغت نامه دهخدا

هم سنگی. [ هََ س َ ]( حامص مرکب ) توازن. تعادل. هم وزن بودن :
کفی خاک با او چو کردند یار
به هم سنگیش راست آمد عیار.نظامی.به هم سنگی خود مرا برمسنج
که از اژدها بهمن آمد به رنج.نظامی. || هم ارزش و همدرجه بودن. برابری :
به هم سنگی خویش در روم و شام
نیامد کسش در ترازو تمام.نظامی.

جملاتی از کاربرد کلمه هم سنگی

به هم سنگی خویش در روم و شام نیامد کسش در ترازو تمام
چون به بازی سنگ بر عاشق زدن کار بتانست ای بت، آخر بر من بی‌سنگ هم سنگی دو سه