هفت گرد

معنی کلمه هفت گرد در لغت نامه دهخدا

هفت گرد. [ هََ گ ِ ] ( اِ مرکب ) کنایه از هفت آسمان است. ( یادداشت مؤلف ) :
ز پرورده سیر آید این هفت گرد
شود بی گنه کشته چون یزدگرد.فردوسی.به فرمان شاه جهان یزدگرد
که سالار بُد اندر این هفت گرد.فردوسی.به ژرفی نگه کن که با یزدگرد
چه کرد این برافراخته هفت گرد.فردوسی.

معنی کلمه هفت گرد در فرهنگ فارسی

هفت سردار ایرانی زمان کیکاوس را هفت گردان هفت یل گویند. فردوسی در جنگ هفت گردان گوید : وزان هفت گرد سوار دلیر که بودند هر یک به کردار شیر
کنایه از هفت آسمان است

جملاتی از کاربرد کلمه هفت گرد

ز پرورده سیر آید این هفت گرد شود کشته بر بی‌گنه یزدگرد
برین همنشان هفت گرد دلیر کشیدند شمشیر برسان شیر
شده هفت گرد سوار انجمن چنین نامبردار و شمشیرزن
ابا هفت گرد از سران مدی که نابو پولاسر از ایشان بدی
برون کرد از آن سپه هفت گرد که بنماید اندر هنر دستبرد
بدش هفت گرد دلاور جوان همه کار دیده چو پیل ژیان
چنین گفت با نامور هفت گرد که روی زمین را بباید سترد