هفت هفت

معنی کلمه هفت هفت در لغت نامه دهخدا

هفت هفت. [ هََ هََ / هَُ هَُ ] ( اِ صوت ) صدای جرعه جرعه نوشیدن آب ، دم به دم نوشیدن. ( یادداشت مؤلف ): ذلج ؛ هفت هفت نوشیدن آب را. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه هفت هفت در فرهنگ فارسی

صدای جرعه جرعه نوشیدن آب دم بدم نوشیدن ذلج : هفت هفت نوشیدن آب را

جملاتی از کاربرد کلمه هفت هفت

حاجی عاقل طواف چند کند هفت هفت حاجی دیوانه‌ام من نشمارم طواف
چون به ترتیب ذکر جمع آیند هفت هفت ار تو بشمری آنگاه
گفته های تو که با آن زده سکه کمال هفت هفت است ولی چون زر خاص ده ده