هفت شاخ. [ هََ ] ( ص مرکب ) آنچه دارای هفت شاخه باشد از درخت و جز آن. - سرو هفت شاخ ؛دنیا و فلک : از این سرو شش پهلوی هفت شاخ که بالاش تنگ است و پهلو فراخ.نظامی.
معنی کلمه هفت شاخ در فرهنگ فارسی
آنچه دارای هفت شاخه باشد از درخت و جز آن
جملاتی از کاربرد کلمه هفت شاخ
ازین سرو شش پهلوی هفت شاخ که بالاش تنگست و پهلو فراخ