هفت حال. [ هََ ] ( اِ مرکب ) همیشه و دایم و علی الدوام و همه حال. ( برهان ) : گفت چه طرفه طالعی کز در خانه ششم مهره به کف ، به هفت حال این همه در مششدری.خاقانی.
معنی کلمه هفت حال در فرهنگ فارسی
همیشه پیوسته .
جملاتی از کاربرد کلمه هفت حال
چون ماه چار هفته شد ستم به هفت حال حالی چنان که لیس علیالخلق یشتبه