هست کند
معنی کلمه هست کند در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه هست کند
به دهر هر سر مویی که راست یا کج هست کند به جان منش همچو تیر یا چو تبر
در صنعت او چنانک خواهد پیوست گه هست کند زنیست و گه نیست زهست
امید هست کند رحم بر غریبی ما همان که قطره ما را جدا ز دریا کرد
هر که را جان و دلی هست کند در کارش زود بینی دو جهان بر سر این کار شده
نیست را همت مردانه او هست کند گرز او اوج حصین حصن عدوپست کند
نیست کند هست کند بیدل و بیدست کند باده دهد مست کند ساقی خمار مرا
کانچه آن نیست کرد هست کند وآنچه این بر فراشت پست کند