هست اول
معنی کلمه هست اول در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه هست اول
باری چو هست اول و آخر اله و بس مائیم از اله روان جانب اله
غلط می کنم صاف ازو کس نخورد که هست اول و آخرش درد و درد
اگر بود او نخست، این هست اول اگر بود او کمال، این هست اکمل
گرچه هست اول بدخشان بد به نتیجه نکوترین گهر است
سخن از وصف قلم، آنکه بلوح محفوظ هست اول صفتش «ما خلقالله » بخوان