هزاردر

معنی کلمه هزاردر در لغت نامه دهخدا

هزاردر. [ هََ دَ ] ( اِخ ) نام قصری که ظاهراً ساسانیان بر کنار رود ام حبیب در بصره ساخته بودند. ( یادداشت به خط مؤلف ). جایی است در بصره که بر نهر ام حبیب واقع و گویند کثیرالابواب بوده است. ( معجم البلدان ).

معنی کلمه هزاردر در دانشنامه آزاد فارسی

هِزاردر
قلعه ای باستانی در شرق شهرستان دره شهر واقع در استان ایلام. این بنا متعلق به دوران ساسانی و احتمالاً قلعه ای نظامی بوده است. نقشۀ اصلی بنا مستطیل شکل و راهروهایی طولانی در چهارسوی آن وجود دارد. در این قلعه زیرزمین، طبقۀ همکف و طبقۀ بالایی وجود داشته است. نور قلعه به وسیلۀ دریچه هایی به قطر یک متر در سقف و دالان و اتاق ها تأمین می شود. مصالح ساختمان سنگ های تراشیده و قلوه سنگ است و کار تهویه نیز به وسیلۀ دریچه های تأمین نور انجام می شده است. این قلعه از نظر باستان شناختی اهمیت دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه هزاردر

هر روزم اگر هزاردر بگشایند من زانهمه همچو حلقه بر در مانده