هزارنوا. [ هََ / هَِ ن َ ] ( ص مرکب ) آنکه هزار آهنگ دارد و نواهای بسیار گوناگون نوازد : با مطرب هزارنوا باده نوش کن در موسمی که زاغ هزیمت شد از هزار.سوزنی.رجوع به هزارآوا شود.
معنی کلمه هزار نوا در فرهنگ فارسی
آنکه هزار آهنگ دارد و نوا های بسیار گوناگون نوازد
جملاتی از کاربرد کلمه هزار نوا
مرغان شدند مست فغانی مرو ز باغ کز هر زبان هزار نوا می توان شنید
با مطرب هزار نوا باده تو نوش کن در موسمی که زاغ هزیمت شد از هزار