هریسان

هریسان

معنی کلمه هریسان در لغت نامه دهخدا

هریسان. [ ] ( اِخ ) از طسوج خوزان. ( تاریخ قم ص 115 ). در مآخذ جغرافیایی متأخر نام این ده نیست.
هریسان. [ ] ( اِخ ) این دیه را دارابن دارا بنا کرده و به نام درم خریدگان خود نهاده است و بدین دیه ازممالیک او یک راوریسان نام بوده است ، دارا گفت که این دیه را به نام او کنند. پس به مرور وریسان را هریسان گفتند. چنین گویند که یکبار از هریسان چهارهزار جریب ناردانه به مطبخ کسری بردند. ( تاریخ قم ص 84 ).
هریسان. [ ] ( اِخ ) از دیه های ساوه. ( تاریخ قم ص 140 ).

معنی کلمه هریسان در دانشنامه عمومی

هریسان روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان ساوه در استان مرکزی ایران.
این روستا در دهستان قره چای قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۷۷ نفر ( ۲۵۱ خانوار ) است.

جملاتی از کاربرد کلمه هریسان

تپه هریسان مربوط به سدهٔ ۵ تا ۸ ه.ق است و در شهرستان ساوه، بخش مرکزی، دهستان قره چای، روستای هریسان واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۸۷ با شمارهٔ ثبت ۲۳۸۰۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.